این هم یک دلنوشته کرونایی:
خوش به حال زمین
خوش به حال مادر طبیعت
خوش به حال جانوران و گیاهان
حتی خوش به حال انسان
آفرین بر تو کرونا
ما را داغدار کردی اما
درس بزرگی به ما دادی
ای انسان به کجا چنین شتابان!
چرا تیشه بر ریشه!
چرا!
دلم به حال هیمالیا می سوزد
اوزون! تو چطوری؟ خوبی؟
پرنده ها بهتر نفس می کشید؟
آبزیان بهترید؟
مادرجان! هرچه گفتی این بشر نشنید!
دید، فهمید، اما پشت گوش انداخت.
حالا عده ای دست به دامن خدا شدند!
عده ای منتظر منجی!
چرا می خندی؟!
بله! خنده هم دارد.
آنگاه که مستانه جیک می زدیم
باید به زمستان هم می اندیشیدیم.
این نیز بگذرد.
درس بگیر.
اما می دانم که باز فراموش می کنی انسان!
تبر را محکم تر بزن.
فروردین 99
+ نوشته شده در سه شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۹ ساعت 11:52 توسط هومن رضائی
|